Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور: حاج مرتضی ضیایی متولد ۱۲۹۴ درست در سال‌های قحطی بزرگ در محله کن به دنیا آمد؛ قحطی‌ که نقل است ۴۰ درصد از جمعیت ایران از بین رفتند. هرچند محله کن، جزء روستاهایی بود که به دلیل وجود باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی آسیب کمتری از این قحطی دیدند، اما کم‌آبی و خشک‌سالی، خاطرات تلخی از آن دوران در ذهن اهالی به‌جا گذاشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بااین‌حال او در یک خانواده فرهیخته و مذهبی به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در مکتب پدر فراگرفت.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

محمدتقی محبی از اهالی قدیم کن می‌گوید: «زندگی او برمبنای بی‌نیازی به دنیا بود. این را نه در زندگی روزمره بلکه در عمل هم نشان می‌داد. نقل است زمانی که پدرش میرزا عماد از دنیا می‌رود، یک زمین و یک باغش را بین دو دختر و یک پسرش تقسیم شود. حاج مرتضی زمین و باغ را به خواهرانش می‌دهد و می‌گوید: «من از مال پدر بی‌نیازم و فقط کتاب‌های او را می‌خواهم.»

ضیایی امین اهالی محل بود. محبی می‌گوید: «در اواخر دهه ۲۰ محله کن با مشکل حمام مواجه بود. برای همین وقتی بزرگان محل تصمیم گرفتند در محله دارقاضی یک حمام بزرگ بسازند، هیچ‌کسی را جز حاج مرتضی ضیایی برای رسیدگی به‌حساب و کتاب‌هایش پیدا نکردند. او یک دفتر بزرگ داشت که نام همه خانواده‌هایی که قرار بود برای ساخت حمام کمک کنند داخل آن نوشته بود. ماه‌به‌ماه حساب‌وکتاب‌ها را جمع می‌کرد، برایشان رسید صادر می‌کرد و با نظمی ستودنی پول‌ها را برای ساخت حمام در اختیار سازندگان قرار می‌داد. آن زمان خیلی‌ها می‌گفتند اگر او به این کار رسیدگی نمی‌کرد، کار ساخت مسجد به نتیجه نمی‌رسید.»

ترکیب‌بند ۱۱۰ بندی نهضت العشاق

در دوران پهلوی اول در کل کشور دستور منع عزاداری صادرشده بود و نه‌تنها شاعران که هیئت داران و مردم معمولی نیز در محدودیت بودند. وضع در دوران پهلوی دوم نیز به‌گونه‌ای دیگر بود و شاعران و نویسندگان مذهبی امکان بروز و ظهور پیدا نمی‌کردند.

در چنین فضایی و در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۵ حاج مرتضی ضیایی مجموعه شعری را به اتمام می‌رساند که از نظر ساختار و کیفیت بسیار غنی است. محبی می‌گوید: «در دورانی که خفقان مانع از رشد فعالیت‌های مذهبی به‌خصوص در حوزه فرهنگی وهنری می‌شد حاج مرتضی بی‌وقفه در تلاش بود تا این ترکیب‌بند عاشورایی را آماده کند. او باور داشت که در دوران خفقان برعکس باید بیشتر تلاش کرد و با انجام فعالیت‌های فرهنگی می‌توان مانع از افول اندیشه‌ها و ارزش‌های اسلامی شد. آن سال‌ها بیشتر اهالی محله کن شعرهای ترکیب‌بند او را حفظ کرده و کتابش را تهیه کرده بودند. اشعار او را هنوز هم در گفتار مداحان در عزاداری محرم این محله می‌توان شنید.

بخش‌هایی از این ترکیب‌بند ۱۱۰ بندی را در ادامه می‌خوانید:

ماه محرم آمده یا دل پر از غم است

دل‌ها پر از غم است و یا که محرم است

کویا محرم از طرفی غم زیک طرف

با هم رسیده‌اند که غم بر سر غم است

آیا چه روی داده که بعد از هزار سال

هر ساله هم محرم و غم هر دو توأم است

این بستگیّ غم به محرم نه تازگی است

این قصه از زمان صفی‌الله آدم است

***

فرمود ای برادر با جان برابرم

سقای کودکان و سپهدار لشکرم

ای یادگار حیدر و ای میر صف شکن

ای سروقد ماه جبین، نور انورم

دست ادب ز سینه بگیر و قدی فراز

دیگر ز انفعال، تو منشان بر آذرم

گربرکَنم دل از تو، بردارم از تو مهر

این مهر بر که افکنم این دل کجا برم

تا در کفت عَلم بُود اندر برِ سپاه

گویند این گروه که برجاست لشگرم

لکن اگر فتد عَلم از دست و دست رفت

دیگر چه‌سان به خیمه کند سیر خواهرم

شاه و برادر از طرفی گرم گفت و گو

کامد صدای العطش از خیمه و حرم

لرزید از این خروش و نوا، میر صف شکن

از شه اجازه خواست که آبی بیاورم

مشکی بدوش و خشک لب آمد سوی فرات

باید از این مصیب و این غصه بگذرم

دستی بزیر آب نمود و بناله گفت

قربان کام خشک و لبت ای برادرم

آبی نخورد و یاد حسین کرد و مشک آب

پرکرد و سوی خیمه روان شد به صد شتاب

***

ای دل بگیر عبرت و وضع جهان ببین

اوضاع بر مراد دل ناکسان ببین

یکدم به کربلا بنگر خون ز دیده بار

احوال اهل بیت و جفای خسان ببین

ابدانِ طیبین همه بی‌غسل و بی کفن

سرهای نازنین، همه زیبِ سنان ببین

آن کس که قلب عالم امکان و زیب عرش

پامال سم اسب، تنش، در زمان ببین

بر آن سری که بر قدمش بوسه زد ملک

«این رأس خارجی است» تو ورد زبان ببین

آل‌الهی که پرده نشینان عصمتند

بی‌سرپرست، در برِ نامحرمان ببین

آن بانوان که بود به یثرب مقام‌شان

اکنون شترسوار و به کوفه روان ببین

در بین یک گروه ز اشرار روزگار

اطفال بی گناه به آه و فغان ببین

آل علی اسیر شد ابن زیاد شاد

کن دیده باز و گردش این آسمان ببین
تنها نه کربلا شده باطل ز حق پدید

در هر زمان به مردم آن امتحان ببین

یا رب به امتحان همه را کن تو رو سفید

حقِّ سر بریدة شاهنشه شهید

کد خبر 785387 برچسب‌ها شعر و شاعر عاشورا منطقه ۵ همشهری محله

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: شعر و شاعر عاشورا منطقه ۵ همشهری محله حاج مرتضی ترکیب بند محله کن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۰۳۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیدا شدن جسد مردی میانسال پس از ۱۰ روز در انباری خانه‌اش

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، دی‌ماه سال گذشته دختر جوانی قدم در اداره آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدرش حشمت خبر داد. دختر جوان زمانی که مقابل افسر پرونده‌ قرار گرفت، گفت: صبح روز گذشته راهی محل کارم شدم، اما وقتی به خانه برگشتم از پدرم خبری نبود.

بیشتر بخوانید: قاتل فراری در دام پلیس گرفتار شد


فکر کردم برای کاری از خانه بیرون رفته است، اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم با شنیدن صدای زنگ گوشی متوجه شدم تلفنش در خانه است. هر چه منتظر ماندم پدرم برنگشت و من هم به پلیس خبر دادم.

کشف جسد در انباری

با این شکایت تحقیقات پلیسی در رابطه با ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد تا اینکه چند روز بعد وقتی برادر حشمت برای سر زدن به برادرزاده‌اش و پیگیری وضعیت برادر خود راهی خانه آنها شد به محض ورود متوجه بوی تعفن شدیدی شد که از داخل انباری به مشام می‌رسید.

وقتی موضوع را به برادرزاده‌اش گفت او منکر اطلاع از علت بوی تعفن شد اما وقتی مرد میانسال به سمت انباری رفت با دیدن قفل بزرگی که روی در بود تعجب کرد، چرا که قبلاً این قفل را ندیده بود. بنابراین قفل در انباری را شکستند و وارد شدند. آنها در کمال ناباوری با جسد حشمت در حالی که پتو پیچ شده و آثار خون روی بدنش دیده می‌شد، مواجه شدند.

ردپای دو مظنون

مرد میانسال موضوع را به پلیس اطلاع داد و تیم بررسی صحنه جرم ساعتی بعد راهی محل شدند.

تحقیقات و معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه حکایت از آن داشت که زمان مرگ مرد میانسال با زمان ناپدیدشدنش یکی است.

با توجه به اینکه حشمت به قتل رسیده و خودرواش نیز ناپدید شده بود فرضیه سرقت قوت گرفت. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که خواهرزن مقتول به نام شهلا نیز با آنها زندگی می‌کرده اما همزمان با قتل حشمت این زن نیز ناپدید شده است.

کارآگاهان در ادامه تحقیقات میدانی دریافتند، حشمت و خواهرزنش با هم اختلاف داشتند. یکی از همسایه‌ها در این رابطه گفت: شهلا اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و از زمانی که به اینجا آمده بود پای موادفروشان را نیز به خانه حشمت باز کرده بود.

همسایه‌ها از این موضوع خیلی گلایه داشتند. می‌ترسیدند بچه‌هایشان بواسطه رفت‌وآمدهای مواد فروشان به خانه شهلا معتاد شوند. همسایه‌ها از حشمت خواستند به او تذکر دهد و همین مسأله باعث اختلاف آنها شده بود.
بدین ترتیب فرضیه دست داشتن زن جوان در این قتل قوت گرفت، از سویی تیم تحقیق دریافت که دختر مقتول در این مدت با خاله‌اش پنهانی در تماس بوده است.

به دستور بازپرس موسی رضازاده، دختر جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: دو سال قبل مادرم فوت کرد و از طرفی خاله‌ام نیز به خاطر اعتیاد از همسرش جدا شده بود.

از آنجا که او جایی برای زندگی نداشت، از پدرم خواستم او را به خانه‌مان بیاورد. اوایل مشکلی نداشتیم اما از زمانی که پای موادفروشان به خانه‌مان باز شد و همسایه‌ها شکایت کردند، اختلاف بین آنها نیز شروع شد. پدرم چندین بار تصمیم گرفت شهلا را ترک دهد، اما او حاضر نشد به کمپ ترک اعتیاد برود.

او ادامه داد: درگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه پدرم به صورت ناگهانی ناپدید شد. از خاله‌ام نیز خبری نبود و هر چه با او تماس می‌گرفتم، پاسخم را نمی‌داد.

تا اینکه چند روز بعد از ناپدید شدن پدرم، خاله‌ام تماس گرفت و مدعی شد با مردی که موادفروش بوده، پدرم را به قتل رسانده است. او مرا تهدید کرد که نباید راز این جنایت را برملا کنم، من هم ترسیدم و سکوت کردم.

در ادامه بررسی‌ها، یکی از اهالی محل با پلیس تماس گرفت و راز این جنایت را برملا کرد و گفت: چند شب قبل در بزمی شبانه مرد موادفروشی به نام هوشنگ تعریف کرد که با همدستی زنی به نام شهلا مردی به نام حشمت را کشته است.

با این اطلاعات به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دختر مقتول به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت و دستور بازداشت شهلا و هوشنگ نیز صادر شد و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.

منبع: ایران

انتهای پیام/

کد خبر: 1229877 برچسب‌ها اخبار حوادث

دیگر خبرها

  • پیدا شدن جسد مردی میانسال پس از ۱۰ روز در انباری خانه‌اش
  • افشای پرونده قتل مردی جوان در بشکه اسید
  • آماده‌ترین نسخه این لژیونر در خدمت تیم ملی و پائز
  • نجات مردم میان‌سال خرم‌آبادی از عمق چاه ۲۵ متری
  • صنعت‌نفت اولین شکست محرم با مس را رقم زد
  • آبادان علیه رکورد حیرت انگیز محرم
  • نفت آبادان طلسم محرم و مس را پاره کرد
  • دستگیری مردی که دایی و خاله‌اش را کشت
  • پرسپولیس با این 4 ستاره عوض می‌شود
  • تبریزی از تکرار این بازی متنفر است!